تاريخ : سه شنبه 10 تير 1393برچسب:, | 19:33 | نويسنده : parya

از اتاق خاطراتم بوی حلوا بلند شده است!

آرام فاتحه بخوان...

شاید خدا گذشته ام را بیامرزد...!


برچسب‌ها:
تاريخ : دو شنبه 9 تير 1393برچسب:, | 10:36 | نويسنده : parya

گفت: انقدر سیگار نکش میمیری...

گفتم: اگر نکشم میمیرم...

گفت: اگر بکشی با درد میمیری...

گفتم: اگر نکشم از درد میمیرم...

گفت: هوای دودی جلوی درد رو نمی گیره...

گفتم: هوای صاف جلوی مرگ رو می گیره؟...

یکم نگاهم کرد و گفت: بکش...


برچسب‌ها:
تاريخ : دو شنبه 9 تير 1393برچسب:, | 10:34 | نويسنده : parya

خواستم خودم رو گول بزنم،

همه ی خاطراتم رو انداختم یه گوشه و گفتم: فراموش...

یه چیزی ته قلبم خندید و گفت:

یادمه...!


برچسب‌ها:
تاريخ : یک شنبه 1 تير 1393برچسب:, | 10:21 | نويسنده : parya


برچسب‌ها:
تاريخ : دو شنبه 26 خرداد 1393برچسب:, | 9:26 | نويسنده : parya

نشسته ایم با هم نقطه بازی می کنیم.

خودم و دلم را می گویم!

زبان نفهم نمی فهمد قواعد بازی را...

تمام خانه ها را با اسم تو پر می کند!


برچسب‌ها:
تاريخ : سه شنبه 20 خرداد 1393برچسب:, | 12:19 | نويسنده : parya

خسته شدم!...

از بس آرزو کردم و دیگران به آن رسیدند...!


برچسب‌ها:
تاريخ : سه شنبه 20 خرداد 1393برچسب:, | 12:4 | نويسنده : parya

به شانه ام زدی...تا برگشتم...رفته بودی!

بی انصاف!

به یاد اوردن تنهایی ام شوخی قشنگی نبود...


برچسب‌ها:
تاريخ : یک شنبه 18 خرداد 1393برچسب:, | 9:2 | نويسنده : parya


برچسب‌ها:
تاريخ : یک شنبه 18 خرداد 1393برچسب:, | 8:58 | نويسنده : parya

کسی که خنجر به پشتم فرو کرد،بوی تنش آشنا بود!

راستی این عطر را خودم برایش خریده بودم...


برچسب‌ها:
تاريخ : دو شنبه 12 خرداد 1393برچسب:, | 19:8 | نويسنده : parya

آن روز که با سنگ کوچکی بر سنگ مزارم میزنی، به یاد خاطراتم بخند ...

چرا که اگر گریان باشی...

آخر چگونه با دست های زیر خاکم اشک هایت را پاک کنم؟!...


برچسب‌ها: